موسیقی ایرانینوازندگان
روح الله خالقی
روحالله خالقی (۱۲۸۵- ۲۱ آبان ۱۳۴۴) از استادان موسیقی ایرانی، آهنگساز سرود «ای ایران»، و نوازندهٔ ویولن بود
خالقی از شاگردان اصلی علینقی وزیری بود و تلاش او برای احیای موسیقی ایرانی در دورانی که توجه رسمی به این موسیقی کاهش یافته بود، تأثیرگذار و مهم شمرده میشود. او کتابی به نام سرگذشت موسیقی ایران دربارهٔ سرگذشت موسیقی، موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی همعصر خود و کتابی به نام نظری به موسیقی شامل نظریهای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشته است.
خالقی در کرمان به دنیا آمد. پدرش میرزا عبدالله خان، منشی والی کرمان بود که تار هم میزد در چندماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات ابتداییاش در تهران و شیراز و اصفهان گذراند. در تهران به مدرسهٔ امریکاییها رفت و در آنجا همراه سایر شاگردان سرود هم میخواندعلاقه و توجه به موسیقی در خانوادهٔ خالقی امری معمول بود؛ پدر و مادر هر دو تار مینواختند و پدر مدتی شاگرد استادان مطرح این ساز بوده است. همچنین خانوادهٔ او بامیرزا غلامرضا شیرازی، ، نوازندهٔ تار، رفت و آمد و آشنایی داشته است و فرزندان، وی را «عمو» میخواندهاندبا انتقال پدرش به شیراز در سال ۱۲۹۵ در شهریور ۱۲۹۷ به همراه خانواده به این شهر رفت. در آنجا از آموزشهای میرزا نصیر فرصت در زمینهٔعروض و نقاشی استفاده نمود. همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهر عمهاش میرزا رحیم شروع کرد و از او بیش از یک سال ویولن میآموخت در سال ۱۳۰۲
به مدرسهٔ عالی موسیقی رفت و در آنجا تحت نظر علینقی وزیری و ابوالحسن صبا آموختن موسیقی و نواختن ویولن را آغاز کرد.درهمین سال با وجود مخالفت پدرش، تصمیم گرفت صرفاً به مدرسهٔ موسیقی برود. پدرش با وجود علاقهای که به موسیقی داشت، با موسیقی یاد گرفتن وی مخالف بود و در نتیجه او مدتی پنهانی به مدرسهٔ موسیقی میرفت. گویا در این مورد، وزیری و یحیی دولتآبادی نزد پدرش وساطت کردهاند که بیتأثیر بوده است.. وی بالاخره با گرفتن حکم تدریس موسیقی به پدرش ثابت میکند که «پیِ مطرب شدن نبوده است»در تابستان سال ۱۳۰۴چهار کنسرتی به رهبری وزیری در مدرسه اجرا شد که خالقی نیز در آن به عنوان نوازنده حضور داشت.در دو سال آخر تحصیلش، شهرداری تهران کافهٔ بلدیه را بنیاد کرد و برای آن نیاز به یک دستهٔ ارکستر ایرانی داشت. تشکیل دادن این دسته به خالقی پیشنهاد شد و او این کار را انجام داد.خالقی یاد دادن موسیقی را از ۱۳۰۷در مدرسهٔ ورزش آغاز کرد. بعد از لیسانس نیز به هنرستان عالی موسیقی رفت و در آنجا تدریس کرد.در سال ۱۳۱۰از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد سال ۱۳۱۳، دارالمعلمین به «دانشسرای عالی» تغییر نام یافت. خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشتهٔ فلسفه و ادبیات دریافت نمود.وی در ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ گردید و در ۱۳۱۷معاون دفتر وزارتی وزارت فرهنگ شد. در ۱۳۲۰به پیشنهاد وزیری، معاون ادارهٔ موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. در ۱۳۲۵مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد. در ۱۳۲۷متصدی دبیرخانهٔ هنرهای زیبا شد. در ۱۳۲۸هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و رئیس آن شد.در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامههای انجمن ایران و شوروی به این کشور سفر کرد. همچنین در۱۳۳۵سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد. دستاورد وی از سفر هند، مجموعه مقالاتی در زمینهٔ موسیقی و رقص در این کشور بود.خالقی سالها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامههای رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» و «ساز و سخن» را راهاندازی کرد. وی همچنین، سرپرست ارکستر گـل ها نیز بود.از آهنگهای ساخته خالقی که در این دوره بسیار موردپسند بود و از رادیو بسیار پخش میشد «رنگارنگ شماره یک» در دستگاه اصفهان بود.خالقی در سال ۱۳۳۸ به در خواست خود از اداره کل هنرهای زیبا بازنشسته شد اما همچنان به فعالیتهای هنری خود ادامه
آثار موسیقایی:
قطعات
رنگارنگ ۱ در دستگاه اصفهان، ، رنگارنگ ۲ در دستگاه ماهور، نغمههای ماهور(بر اساس غزل «دل میرود ز دستم…» ازحافظ
می ناب (بر اساس غزل «دیشب به سیل اشک…» از حافظ
آه سحر (بر اساس غزلی از فروغی بسطامی)، بوی جوی مولیان (گلهای رنگارنگ شماره۲۵۴ جامجم، شب هجران، حالا چرا (بر اساس غزلی از شهریار).
تصنیفها
یار رمیده، هستی عاشقان، پیمانشکن، وعدهٔ وصال، لالهٔ خونین، نغمهٔ نوروزی، بهار عاشق، آتشین لاله، خاموش، امید زندگی، شب جوانی و شب هجران.قطعات امید زندگی، شب جوانی و شب هجران آثاری از خالقی هستند که در فیلم طوفان زندگی استفاده شدهاند.او مرد بزرگی بود!
سرودها
پند سعدی، دانش، شادی، هنر، امید، آذربایجان (شعر از رهی معیری)، اصفهان، ای ایران و نفت از کارهای وی است. سرود نفت در سال ۱۳۳۱به مناسبت ملی شدن صنعت نفت تصنیف شده است و شعر آن از معیری است.
خالقی به جز آهنگسازی، به تنظیم و اجرای بسیاری از تصنیفهای قدیمی شیدا و عارف برای ارکستر نیز پرداخته است. وی تعدادی از آهنگهای علینقی وزیری مانند شکایت، نی، خریدار تو، دلتنگ، و کاروان را با ارکستر اجرا و رهبری کرده است.
تصنیف خاموش آخرین اثر خالقی است. این آهنگ در دستگاه ماهور ساخته شده است و ارکستر گلها آن را به رهبری خالقی و با همراهی پیانوی جواد معروفی اجرا کرده است. شعر این تصنیف از رهی معیری است.
آثار تالیفی:
کتابهای خالقی عبارتاند از:
نظری به موسیقی در ۱۳۱۶و ۱۳۱۷کتاب هماهنگی در ۱۳۲۰
سرگذشت موسیقی ایران: جلد اول این کتاب در ۱۳۳۳جلد دوم در
۱۳۳۵و جلد سوم آن پس از مرگ خالقی به کوشش ساسان سپنتا در ۱۳۷۷منتشر شده است.
· کتاب ویولن
· تار و سهتار
خالقی مجلهٔ چنگ را نیز منتشر کرد که کلاً چهار شماره از آن چاپ شد. وی در مجلههای موزیک ایران و موسیقی نیز مقالاتی نوشته است.
خالقی در دورانی فعالیت میکرد که موسیقی غربی در ایران رواج داشت و بسیاری موسیقی ایرانی را غیرعلمی و تدریس آن را بیهوده میدانستند. حتی در بازهای موسیقی ایرانی در هنرستان عالی موسیقی تدریس نمیشد و بسیاری از کسانی که سازهای سنتی مینواختند در این بازه به سازهای اروپایی روی آوردند یا هنرستان عالی موسیقی را ترک کردند. در این دوران خالقی و استاد محبوبش علینقی وزیری برای حفظ موسیقی ایرانی تلاشهای بسیاری کردند. جعفرزاده در نقد کتاب نظری به موسیقی این کتاب را تلاشی برای توجیه علمی موسیقی ایرانی با تئوری موسیقی غربی و تغییر فضای ضدموسیقی ایرانی آن زمان میداند.که بینتیجه نمانده است و در نهایت به تأسیس هنرستان موسیقی ملی منجر شده
دادخالقی در
۱۳۴۴در سالزبورگ در اتریش مُرد و در گورستان ظهیرالدوله در تهران دفن شده است. سه فرزند خالقی گلنوش، فرهاد و فرخ نام دارند.
برگرفته:
بهروزی، شاپور. چهرههای موسیقی ایران، چاپ دوم، تهران: کتابسرا، ۱۳۷۲.
خالقی، روحالله. سرگذشت موسیقی ایران، تهران: انتشارات صفیعلیشاه،
اکبرزاده، پژمان.
http://www.harmonytalk.com/id/1130