رکنالدین مختاری
رکنالدین مختاری در سال ۱۲۶۶ درکرمانشاه متولد شد. پدرش کریم خان مختارالسلطنه چند سالی رئیس نظمیه بود و ید طویلی در مبارزه با گرانفروشان داشت. او همان کسیست که با گرد آوردن گروهی به نام
«ژاندارم»، نخستین سنگ بنای ژاندارمری ایران را پدیدآورد.
رکنالدین نیز از همان جوانی به راه پدر رفت و به خدمت شهربانی درآمد. او در شهرستانهای مختلف ایران ریاست شهربانی را به عهده داشت. با فرار سرلشکر محمدحسین آیرم به اروپا، مختار که درجهسرهنگی داشت به درجه سرپاسی (سرتیپ) نایل شد و به ریاست شهربانی رضاشاه رسید. او در این مقام جانهای بسیاری را گرفت و خشونت زیادی از خود نشان داد؛ ولی هرگز رشوه نگرفت و به جمعآوری و مال اندوزی علاقهای نداشت. پس از وقایع
شهریور ۱۳۲۰ بازداشت و به همراه عدهای دیگر محاکمه و به هشت سال زندان محکوم شد؛ ولی پنج سال بعد مورد عفو قرار گرفت.
وکیل تسخیری پزشک احمدی و سرپاس مختاری بود و در دادگاه از او دفاع کرد. کسروی با استناد به مدارک و ارائهٔ آنها به دادگاه، خواستار تبرئهٔ احمدی شد. متن دفاعیات احمد کسروی از سرپاس مختاری و پزشک احمدی نخست در نشریهٔ پرچم (۱۳۲۱–۱۳۲۲) و در دورهٔ معاصر، در کتابی مستقل منتشر شد.
موسیقی:
وی نوازنده ویولون و از شاگردان حسین اسماعیلزاده و به لحاظ هنری، یکی از برجستهترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران بودهاست. آهنگهای بسیاری از او بر روی صفحه و نوار موجود است. وی عضو شورای موسیقی رادیو بود. او به پرورش گل و گیاه نیز علاقه داشت که با روحیه نظامی وی کاملاً مغایرت داشت.
اجراها و نواختههای او در میان مردم کمتر انتشار یافت. زیرا هیچگاه بهطور حرفهای به موسیقی نپرداخت اما آنچه از او به جا مانده بیانگر مهارت و تسلط او در نواختن ویولون میباشد.
مجوز سفر درایران:
در دوران رضا شاه عبور و مرور از شهری به شهر دیگر نیازمند مجوز از شهربانی بود. با ورود نیروهای بیگانه و خروج رضا شاه این شرایط تغییر کرد. سرپاس یحیی رادسر (ادیب السلطنه) که جانشین آخرین رئیس پلیس رضا شاه، رکنالدین مختاری شده بود، در روزنامههای معتبر آن دوران خبر ملغی شدن این مجوز سفر را آگهی نمود:
برای رفاهیت حال عامه و برای اینکه مردم در مواقع مسا
فرت، گرفتار پروانه مسافرت نباشند، از سوم مهر ۱۳۲۰ صدور پروانه مسافرت را ملغی اعلام کرده و مردم میتوانند در داخل کشور بدون پروانه، مسافرت نمایند.
ابوالحسن عمیدی نوری، روزنامهنگار و سیاستمدار (نماینده دورههای هجدهم و نوزدهم مجلس از شهر بابل) گزارشی در مورد سفر خود به مازندران در سال ۱۳۱۶ خورشیدی و «اخذ مجوز مسافرت» نگاشته و به جزئیات آن اشاره کردهاست.
سبک :
ساختههایش به سبک درویش خان نزدیک ولی مفصل تر است به خصوص در پیشدرآمدهایش که به تقریب به تمامی گوشههای اصلی دستگاه نظری میافکند. بیشتر ساختههایش پیشدرآمد و رنگ است و کمتر به ساختن تصنیف پرداختهاست. تاریخ موسیقی از او به عنوان همراه درویش خان در به وجود آمدن فرم پیشدرآمد و رنگ به صورت کنونی یاد میکند.
انتقادها:
به دلیل گذشتهٔ سیاسی و شغلی او، روحالله خالقی در کتاب خود با احتیاطی آمیخته با تاسف از او یاد میکند و بر خلاف دیگر هنرمندان که شرح حال کاملی از آنان به دست میدهد کمتر به او میپردازد و حتی هیچگاه نام او را بهطور کامل نمینویسد. در کتاب سرگذشت موسیقی ایران از او تحت عنوان ویولون همسایه و گفت و گویی دربارهٔ یک آهنگساز یاد میکند؛ و ضمن عنوان کردن بهترین نوازندهٔ ویولون با دریغ اظهار میدارد.
ای کاش همواره چون آغاز عمرش، وقت خود را صرف موسیقی نموده بود تا مشاغل دیگرش برای پایان زندگانی، شرابی تلخ به بار نمیآورد.